
تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی …
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی !
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی …
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی !
ای باد سبک سار ! مرا بگذر و بگذار !
هشدار ! که آرامش ما را نخراشی …
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم !
اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی …
[تعداد: 0 میانگین: 0/5]