اشعار سجاد حیدری
-
سجاد حیدری قیری
مرده شور آن دل شیری که داشتم | سجاد حیدری قیری
بیزارم از جهان حقیری که داشتم از دست و پای سرد و اسیری که داشتم آهو به چنگ بود و…
بیشتر بخوانید » -
سجاد حیدری قیری
گربه هم گربه های قدیم | سجاد حیدری قیری
فصل زمستان فصل خوبی نیست از بهمن و از سوز می ترسیم ما گربه های ساکتی هستیم از ازدحام، از…
بیشتر بخوانید » -
سجاد حیدری قیری
جفت هم رو به تانک | سجاد حیدری قیری
با لباس نویی که پوشیدیم در گل و لای و سنگ غلتیدیم جفت هم ، رو به تانک ، در…
بیشتر بخوانید »